جدول جو
جدول جو

معنی رضی لاهیجی - جستجوی لغت در جدول جو

رضی لاهیجی
(رَ)
رضی لاهیجی. آقا رضا فرزند جمال الدین احمد، از گویندگان قرن یازدهم هجری قمری و از مشاهیر لاهیجان بود. مردی وارسته و مدبر بود و کسی را از خود نرنجانید و مدتی از شهر خود بیرون آمد و روزگار چنانکه رسم اوست با وی سر ناسازگاری داشت گاهی شعر می گفت. از آن جمله است:
ز فیض صبحدم دارم چو شمع از جان گدازیها
دم گرمی که با خورشید دارد تیغبازیها
رعونت منفعل از جلوۀ قد دل آرایت
خجل در پیش شمشاد تو سرو از سرفرازیها.
ز چشم تر نشان دل طلب گر بینشی داری
که نقش پای کس جز در ره نمناک ننشیند.
(از تذکرۀ نصرآبادی صص 118- 119).
رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ یِ)
ملازم سلطان خان احمد بود. این دو بیت از غزلی است که در ملازمت سلطان نامبرده گفته است:
دلم خود را بلاگردان آن خونخوار میخواهد
که از هر گوشۀ چشمش بلا زنهار میخواهد
نبندد گر حیا قفل ابد بر لب تمنا را
هوس صد کام هردم از لب دلدار میخواهد.
این رباعی نیز از اوست:
زاهد ز تو خلد و حور دلدار ازمن
راحت همه زآن تو و آزار از من
سجاده و خانقاه و تسبیح از تو
ناقوس و کلیسیا و زنار از من.
(از مجمع الخواص صادقی ص 237)
لغت نامه دهخدا